جوباره، نخستین خانۀ کلیمیان اصفهان(نسیم محمدی،پژوهشگر)

قرار گرفتن به‌عنوان جزئی از کل و درک حس وحدت از زمره وضعیت‌هایی است که انسان را به درکِ جهت‌مند از محیط اطراف سوق می‌دهد؛ بدین معنا که در هم‌سویی زمانی و مکانی می‌توان فراتر از حس یک مخاطب معمول در مواجهه با فضا جهت گرفت. به بیان دیگر، شاید با کمک حسِ یکی شدن با فضا، بتوان در گذر از کوچه‌پس‌کوچه‌های جایی مانند محلۀ «جوباره» اصفهان، امروز را با حس و حال روزهای گذشته معنا کرد. سال‌ها پیش، وقتی اولین بار در جوباره قدم گذاشتم، حس غریب یکی از پنجره‌های متروکه‌اش مرا به اعماق تاریخ فراخواند؛ شور و حال زندگی، صدای خنده و بازی کودکان را می‌شد از لابه‌لای آجرهای خستۀ آن خانه شنید. آنجا که روزی مأوای گرمی برای مردمش بود و اکنون فرسودگی بر روی آن غبار رخوت پاشیده است.

این سرآغاز پژوهشی جامع در باب این محل شد که خلاصۀ آن را در این مقال نگاشته‌ام. زمانی که مطالعاتم را در این باب آغاز کردم، متوجه شدم جوباره اولین و اصلی‌ترین هستۀ شهر اصفهان بوده، هرچند اکنون نیز قسمتی از بافت تاریخی ارزشمندی است که با وجود کم شدن جمعیتش، انسجام و پیوستگی خود را در دل شهر حفظ کرده است. باید دانست که یهودیان اصفهان در سه محلۀ جوباره، دردشت و گلبهار می‌زیسته‌اند که در این مقال صرفاً به جوباره خواهیم پرداخت.

     وجه تسمیه

نام‌گذاری این بافت چندین روایت متفاوت دارد که به زمان شکل‌گیری شهر تاریخی اصفهان بازمی‌گردد؛ در زمان حکومت هخامنشیان که یهودیان آزادی یافتند تا به سرزمینشان اورشلیم بازگردند، عده‌ای از آنان که به ایران دل‌بسته شده بودند این سرزمین را موطن ابدی خود قرار دادند و ازآنجاکه اصفهان را به‌لحاظ آب‌وهوا بسیار شبیه بیت‌المقدس یافتند، در این محل سکنا  گزیدند. این محله در عصر ساسانیان به «جهودانک» و سپس «جهودباره» و بعدها با کثرت جمعیت ایشان به «دارالیهود» معروف شد و بعدها به «جهانباره» و «جوباره» نیز تغییر نام یافت. برخی جاری بودن نهر کوچکی در آنجا را دلیل این نام‌گذاری می‌دانند که «جو» به‌معنای نهر کوچک و «باره» به معنای روان شدن است. البته «باره» به معنای بارو و دیوار محافظ شهر نیز به کار می‌رود که در معنی شهر یهود درست‌تر به نظر می‌آید.

 

     ریزمحله‌ها

چیزی که در این میان حائز اهمیت است علت نام‌گذاری ریزمحله‌های موجود در جوباره است. بنا به تحقیقات انجام‌شده، نام این محله‌ها برگرفته از شغل و یا شهرت طایفه‌هایی است که در آن ساکن بوده‌اند، به‌طور مثال محلۀ «پیر پینه‌دوز»، «کوچه قنادی‌ها» یا محلۀ «باباتوتا» که در اصل «باباتون‌تاب» بوده و از «تون»، همان گربه‌روهای حمام‌های قدیمی که با آتش گرم می‌شده، گرفته شده است.

خصوصیات کالبدی

از خصوصیات کالبدی محله می‌توان به وجود یک رشتــه شبــکۀ معابــر شــعــاعی متــحدالمرکز اشاره کرد که هرکدام لایه‌ای از محلۀ جوباره را در برگرفته و به‌دلیل ارتباط بین دروازه‌های اصلی و میـدان کهنه در پوستۀ آن، کارکردهایی مثل سرا، کاروان‌سرا و مسجد داشته است. کوچه‌های پرپیچ‌وخم، بن‌بسـت‌ها و گذرها با سقـف‌های کوتــاه، دالان‌هــای تاریـــک و دراز و راهــروهای زیرزمینی حاکــی از حالتی تدافــعـــی در برخورد با مهاجمــان و مزاحمان احتمالی است که خود یادآور حملۀ مغـول به ایـران و ویرانی‌های ناشی از آن است. شهر یهودیه واقع در شمال میدان کهنه، هستۀ مرکزی شهر را تشکیل می‌داده که با کوچه‌های پیچ‌درپیچش توانسته در بحرانی‌ترین دوره‌ها مقاومت کند.

وجود آثار تاریخی کهن، روشنگر اهمیت این بافت تاریخی در دوران سلجوقیان است و این زمان را می‌توان دورۀ اوج درخشش و شکوفایی منطقه دانست؛ اما این محله در گذر زمان با بی‌اعتنایی صفویان و قاجاریان مواجه شد و در نهایت، حکومت پهلوی با ساخت چندین خیابان، پیکر بافت قدیم را تکه‌تکه و بی‌مهری را در حق آن تمام کرد؛ به این ترتیب محلۀ جویبارۀ اصفهان عملا تبدیل به منطقه‌ای کم‌تردد شد. این محله امروز دیگر به‌طور کامل یهودی‌نشین نیست. خانواده‌های قدیمی‌تر از آن کوچ کرده‌اند و ساکنان فعلی آن بیشتر مهاجرانی هستند که به دنبال تأمین مسکن ارزان‌تر به آن کوچیده‌اند.

 

     موقعیت فعلی محله

در حال حاضر محلۀ جوباره در منطقۀ سه شهر اصفهان، در شمال شرقی شهر واقع شده و وسعت آن در حدود هفتاد هکتار است. محدودۀ آن از شمال به خیابان طوقچی، از جنوب به خیــابان ولی‌عصر، از غرب به خیـابـان هاتــف و میــدان عتــیــق و از مشرق به خیابان سروش و سه‌راه ولی‌عصر می‌رسد. این محله دوازده محلۀ کوچک را در خود جای داده است. با احداث دو خیابان هاتف و ولی‌عصر قسمتی از محله‌های کوچک به‌نوعی از بدنۀ اصلی جدا شده و در مسیر خیابان قرار گرفته یا در سمت دیگر خیابان واقع شده است. همچنین با احداث خیابان شرقی-غربی و غیرمستقیم کمال، محلۀ فوق به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. در محلۀ جوباره دو محور عمده را می‌توان در بررسی شبکه‌های به‌جای‌مانده شناسایی کرد. این دو محور تقریباً به‌موازات یکدیگر است و در جهت جنوب‌غربی-شمال‌شرقی، از میدان عتیق و منار مسجد علی شروع می‌شود و یکی به حدود منار «چهل‌دختران» در قسمت شمالی‌تر و دیگری به حوالی منار «ساربان» منتهی می‌گردد.

 

     خصیصه‌های خانۀ یهودیان

خانه‌های ساخته‌شده به‌دست یهودیان دارای خصوصـــیـات منحصربه‌فردی است که آن‌ها را از مسکن مسلمانان متمایز می‌کند. وجود اتاق‌های زیاد شاید دلیلی بر محدودیت ساختار زندگی جمعی این قوم در طول تاریخ است؛ زیرا آنان همچون مسلمانان حق خرید خانۀ جدید را نداشتند و مسلمانان نیز حتی‌الامکان از فروش خانه‌هایشان به ایشان خودداری می‌کردند. فقر نیز دلیلی دیگر بر انتخاب نحوۀ معماری ایشان در تعدد اتاق‌ها و مرکزیت فضاهای تجمع بود؛ چراکه آنان ناگزیر به زندگی گروهی، به‌صورت چند خانوار در یک خانه بودند. همچنین وجود تهدیدهای احتمالی و نیاز به امنیت، آنان را به زندگی دسته‌‌جمعی سوق می‌داد. آنان با توجه به محدودیت‌هایی که با آن روبه‌رو بودند، اصولاً خانه‌هایشان را با دیوارهای کوتاه در چهار طرف حیاط بنا می‌کردند تا افراد بیشتری بتوانند در یک خانه سکنا ‌گزینند و قابلیت فرار از بالای دیوار را نیز داشته باشند. در دورۀ قاجار نیز قوانینی مانند اینکه سطح خانۀ یهودی باید پایین‌تر از سطح دیگر خانه‌ها باشد و یهودی حق سفید کردن و گچ کشیدن خانۀ خود را ندارد، این تمایز را بیشتر به چشم می‌آورد؛ اما ایشان پس از دورۀ قاجار آزادی‌های نسبی به دست آوردند و به‌تدریج توانستند از محدودۀ محلۀ جوباره فراتر بروند و در دیگر نقاط شهر ساکن شوند.

 

     عبادتگاه یهودیان

کنیسه‌ها (عبادتگاه یهودیان) از دیدگاه سبک‌شناسی، در زیرمجموعۀ معماری اسلامی قرار می‌گیرد. به عبارتی می‌توان هندسه و اصول رعایت‌شده در کالبد ابنیۀ اسلامی را در ساخت این کنیسه‌ها نیز دید. ویژگی مشترک همۀ کنیسه‌ها این است که قبله‌گاه همۀ آن‌ها به سمت قبلۀ یهودیان اورشلیم است که به آن «هخال» گفته می‌شود و در میانۀ کنیسه، سکویی به نام «میشکان» برای پیش‌نماز وجود دارد. اصفهان ۲۱ کنیسه دارد و قدیمی‌ترین آن کنیسۀ گلبهار در محلۀ گلبهار است که قدمتی نزدیک به هزار سال دارد؛ اما قدیمی‌ترین کنیسۀ جوباره کنیسۀ فاقد تزیینات «عمو شعیا» است. ساختمان‌های کنیسه‌ها اصولاً غربی-شرقی و بیش‌تر آن‌ها مربوط به دوران قاجار است. از میان سایر کنیسه‌ها می‌توان از «ملا یعقوب»، «ملا نیسان»، «ملا ربی»، «یعقوب مسجدی»، «خورشیدی»، «موشه گلی»، «دردشت»، «سنگ‌بست»، «کنجی»، «اتحاد»، «کتر داوید» و… نام برد. در زیر به برخی از این کنیسه‌ها اشاره می‌شود:

 

کنیسۀ ملا یعقوب

این بنای حدوداً صدساله با ظاهری کاملا متقارن و مرکزگرا، در جوار مقبرۀ کمال‌الدین اسماعیل، شاعر اصفهانی قرار دارد. با عبور از در کنیسه و گذر از دالان ورودی، با تغییر جهتی 90 درجه به هشتی کوچکی می‌رسیم. یکی از اضلاع هشتی به سمت عبادتگاه است و در بخش دیگر این هشتی، راه‌پله‌ای مربوط به بخش بانوان قرار گرفته که به‌صورت نیم‌طبقه در جبهۀ جنوبی به بنا ملحق شده است. این کنیسه دارای یک گنبدخانۀ مرکزی و کاربندیِ سقفِ گنبدخانۀ شانزده شاقولی، استوارشده بر چهار ستون سنگی است. در حریم این کنیسه و پس از گذشتن از حیاط کوچک آن، مقبرۀ ملا یعقوب و شاگردان قرار دارد که در دوران پرتعصب قاجار می‌زیسته‌اند و بنا به روایتی، پس از آنکه ملا یعقوب برای اثبات حقانیت دین خود، به گفتۀ خود عمل می‌کند و آب زاینده‌رود را در جهت مخالف جاری می‌سازد، حاکمِ زمانْ وی را می‌کشد و چون می‌خواسته جنازه را بسوزاند، ماری گرد جنازه چنبره می‌زند و از آن حفاظت می‌کند تا به خاک سپرده شود. در صحت تاریخی این روایت که با عناصری چون آب رودخانه و مار محافظ به‌نوعی بازآفرینی داستان حضرت موسی و عصای اوست، نمی‌توان دقیق شد؛ اما بر این اساس، یهودیان اصفهان ملا یعقوب را «ملا ماری» نیز می‌نامند و با زیارت او از درگاه خداوند حاجاتشان را می‌طلبند.

 

کنیسۀ آقا شکرالله یا یعقوب مسجدی

تاریخ ثبت‌شده بر یکی از پرده‌های این کنیسه سال 5569 عبری را نشان می‌دهد. با عبور از درب ورودی، دالانی تاریک وجود دارد که برای قطع توجه و ارتباط انسان با دنیای بیرون و آماده شدن برای ورود به عبادتگاه، در حدود سه پله از سطح کوچه پایین‌تر قرار گرفته است. ورود به فضای نمازخانه از گوشۀ ضلع شرقی و رو به اورشلیم است و سقف داخلی کنیسه با تزیینات قاب‌بندی چوبی پوشیده شده. ساختمان عبادتگاه یک مکعب مستطیل ساده است که محور طولی آن در راستای شرقی-غربی قرار گرفته است.

 

کنیسۀ بزرگ (بِلِه)

در بخش مرکزی خیابان کمال، کنیسۀ بزرگی خودنمایی می‌کند. کتیبه یا سنگ‌نوشته‌ای دربارۀ تاریخ ساخت بنا وجود ندارد؛ اما از شواهد موجود، قدمت آن را حدود صد سال تخمین زده‌اند. کلیت فضای کنیسۀ بزرگ از گنبدخانه‌ای تشکیل شده که سقف گنبدی‌شکل بر روی چهار ستون سنگی قرار گرفته و چهار طاق و چشمه در چهار طرف آن در جهت کنترل نیروهای وارده از سقف گنبدی قرار دارد. طاق و چشمۀ مرکزی با یک رسمی‌بندی بیست شاقولی گچی تزئین شده است. ورود به بنا از گوشۀ ضلع شرقی صورت می‌گیرد و قسمت خاصی به‌عنوان جایگاه بانوان در آن طراحی نشده است. مکان‌های نشیمن نیز در اطراف دیوارها قرار دارند.

 

کنیسۀ ملا نیسان

ملا نیسان تاجر عبای نائین بود و به‌سبب آنکه صاحب فرزند نمی‌شد، این کنیسه را با هزینۀ شخصی خود در اواخر دورۀ قاجار ساخت. معماری کنیسه به خواست ملا نیسان به‌گونه‌ای است که تمامی حاضران بتوانند به‌راحتی یکدیگر را ببینند. همچنین هخال (محراب) آن با توجه به محراب مسجد سید ساخته شده است. سقف و محراب از تزئینات و گچ‌بری‌های زیبا بهره‌مند است و منبر (میشکان) آن منبت‌کاری شده و بسیار زیباست. در نیم‌طبقۀ دوم نیز قسمتی مخصوص بانوان دارد.

 

کنیسۀ ملا داوود یا ناسی

این کنیسه در گذشته مکتب‌خانه‌ای برای تدریس تورات بوده است. سپس در عصر پهلوی، ملا شیمعون، از پیشوایان دینی یهودیان، به این کنیسه می‌رفته و اکنون به احترام ایشان، این کنیسه، «ملا شیمعون» نامیده می‌شود.

همچنین از بناهای مختص کلیمیان در این محله می‌توان به دو حمام علی گنگ و آشر کدخدا و درمانگاه و کودکستان کلیمیان اشاره کرد که به‌جز حمام علی گنگ، باقی تخریب شده و ساختمان‌های دیگری به‌جای آن ساخته شده است. در ضمن یهودیان تا زمانی که محلهْ یهودی‌نشین بود، قصابی و کله‌پزی خود را داشتند و احتیاجاتشان را در این محله به دست خود اداره می‌کردند.

 

     مناره‌های موجود در جوباره

وجود مناره‌ها را می‌توان یکی از دلایل اهمیت محور جوباره دانست؛ زیرا وجود چنین عناصری در حاشیۀ این محور، جهت راهنمایی کاروانــیان برای رسیدن به شهر و مرکز آن مؤثر بوده است. «منار» در لغت به‌معنای محل نور و چراغ‌دان است. به‌طورکلی هجده مناره در اصفهان وجــود دارد که چهار عدد از آن‌ها به نام‌های چهل‌دختران، ساربان و دو منار دارالضیافه در حاشیۀ محور جوباره واقع‌اند.

بافت جوباره که روزگاری قلب تپندۀ شهر اصفهان بود با پیکری نیمه‌جان در انزوای کوچه‌های باریکش، با کوله‌باری از خاطرات، رنگ می‌بازد و بدل به بخشی از تاریخ این شهر می‌شود؛ اما اگر میسر باشد، حفظ و احیای آن موجب آشنایی نسل آینده با اصالت گذشتگان خود خواهد شد.