کلیمیان از اقوام دیرپای ایراناند و تقریباً در سراسر جغرافیای ایران از ایشان زیارتگاهها و اماکن مذهبی به یادگار مانده است که مهمترین آنها مقبرۀ استر و مردخای در همدان، دانیالی نبی در شوش و حبقوق نبی در تویسرکاناند. آنها در قزوین، کاشان، دماوند و یزد هم صاحب زیارتگاهاند و در اصفهان نیز چندین و چند زیارتگاه به نام انبیای ایشان است، مثل مقبرۀ منسوب به یوشع نبی (ع) در لسانالارض در تخت فولاد و مقبرۀ منسوب به اشعیا نبی (ع) در جوار مرقد امامزاده اسماعیل (ع) در خیابان حافظ؛ اما مهمترین و گستردهترین این زیارتگاهها در اصفهان قدمگاه سَرَح بَت آشر در پیربکران است.
پیربکران شهر کوچکی در منطقۀ لنجان در سی کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان است و نام آن از آرامگاه محمدبنبکران گرفته شده که از مشایخ بزرگ قرن هفتم و اوایل قرن هشتم است. یکی از دلایل شهرت این شهر، وجود آرامستان و زیارتگاه معروف کلیمیان در این منطقه است که به نامهای مختلفی شهرت یافته، ازجمله در میان کلیمیان به ماما سارا و سرح بت آشر و در میان دیگران به استرا خاتون یا سارا خاتون.
سَرَح بت آشر، یعنی سرح دختر آشر، و آشر یکی از اسباط دوازداهگانۀ یهود و از پسران یعقوب بود. نام سرح در تورات نیامده، اما در روایات یهودی، آنجا که در داستان حضرت یوسف، برادران نمیدانند چگونه مژدۀ زنده بودن یوسف را به یعقوب دهند تا یعقوب از شدت شادی جان ندهد، سرح را که چنگ مینواخته و صدای دلنشینی داشته است، انتخاب میکنند و او چنین میسراید:
יוסף במצריים, מנשה ואפריים
Yosef beh-mitsraim. Menashe ve efraim
این عبارت در زبان عبری یک بیت قافیهدار است به این معنا: «یوسف در مصر است و منشه و افرائیم [برادران او هستند].» حضرت یعقوب با شنیدن این نوا به او میگوید: «انشاءالله همیشه جاودان بمانی». چنین میگویند که بهخاطر همین دعای یعقوب، سرح بت آشر به زندگی جاودان دست یافته است. ردپای او در بسیاری از داستانهای بنیاسرائیل یافت میشود، ازجمله در دورۀ داوود نبی؛ همچنین یهودیان معتقدند در زمان کوچ ایشان از بابل به ایران، سرح نیز از رهروان این کاروان بوده و هنگامی که یهودیان به اصفهان میرسند، در نقطهای که او ساکن بوده، کنیسهای به نام حضرت یعقوب میسازند و بهمرور این جایگاه تقدس مییابد. نزدیکترین روایت به زمان ما، به دوران صفوی بازمیگردد، بدین مضمون که شاه عباس که روزی به شکار رفته بود، آهویی میبیند. با اسب خود به دنبال آن میتازد و به جایی در کنار ناحیۀ لنجان میرسد که بهطور معمول شکارگاه او بوده است. در نزدیکیهای پیر بکران متوجه میشود آهو وارد غاری شده و شاه عباس هم از پی او میرود. در غار تالاری میبیند و دهانۀ غار بیدرنگ بسته میشود. شاه عباس گرفتار میآید و ناگهان در برابر خویش بانویی میبیند. شاه عباس از بانو میپرسد: «تو کیستی؟» و او در پاسخ میگوید: «من سرح بت آشر، نوۀ حضرت یعقوبم. میدانم که تو بر ملت من ستم روا میداری و آنان را زجر میدهی. ندای پدربزرگ خویش را از آسمان شنیدم که باید آستین بالا بزنم و قوم یهود را از دست مظالم تو نجات دهم.»
جالب است بدانیم که بیشترین مظالم در دورۀ شاه عباس بر یهودیان رفته است، ازجمله اجبار به تغییر دین و تغییر محل. دیگر آنکه احتمال میرود در این دوره، بذل توجهی به این قدمگاه شده و مساحت آن گسترش یافته و بازسازی شده است. این غار امروزه به نام غار «کوکولو» در نزدیکی مجموعۀ سرح بت آشر قرار دارد و اعتقاد بر این است که سرح بت آشر از دهانه دیگر غار به اورشلیم عزیمت کرده است.
در سال 1923 م و پس از بازدید پروفسور ارنست هرتسفلد، باستانشناس و پژوهشگر نامدار از این زیارتگاه، دگرگونیهای سازندهای در آن پدیدار شد؛ بهطوریکه درب ورودی آرامگاه را که تکهسنگی به ارتفاع کمتر از سه پا بود، نوسازی کردند تا بازدیدکنندگان به سهولت قادر باشند در آن گردش کنند.
در اوایل سال ۱۹۵۰ م گروهی از باستانشناسان تعدادی کتیبۀ سنگی باستانی در این مجموعه کشف کردند که تاریخ قدیمیترین آنها به ۵۳۸ق.م میرسد. یکی از این کتیبههای سنگی کشفشده با قدمتی 2500ساله، 95 سانتیمتر طول و 75 سانتیمتر عرض دارد. این کتیبه به خط عبری برجسته و مشتمل بر آیاتی از تورات است و تاریخ آن به عصر اشکانیان بازمیگردد. متن کتیبۀ کشفشده چهار سطر دارد و در پایان آن تاریخ و نام داویدبنیعقوب حک شده است. ترجمۀ آیات کتیبه به این شرح است:
سطر اول: دروازههای عدالت را به رویم بگشایید تا از آنها برآیم و خداوند را سپاس گویم (مزامیر داود 19:118).
سطر دوم: این سنگی را که چون یادمانه بر پا کردهام، خانۀ خدا شود. آنچه به من بدهی، ده یک آن را به تو باز خواهم گرداند (پیدایش 22:28).
سطر سوم: اینک فرشتهای به دیدارت میفرستم تا از تو در راه نگاهبانی کند و تو را به جایی که برایت آماده کردهام برساند (خروج 10:13).
سطر چهارم: خدا بهجای شما خواهد جنگید، شما آرام بگیرید (خروج 14:14).
به تاریخ روز چهارشنبه 26 ماه آو از سال 3890 درود بر ایسرائل بنده درگاه یعقوببنداوید.
زیارتگاه سرح بت آشر از سه بخش آرامستان، اقامتگاه زائرین و کنیسه، و چهلهخانه (محلی برای افروختن شمع و طلب حاجت) تشکیل شده است. طرح بنای زیارتگاه سرح بت آشر متأثر از سبک معماری اسلامی است. مصالح ساختمانی آن متشکل از سنگ و آجر و کاهگل بوده و بهاحتمال زیاد متعلق به قرن هفتم (دوران مغول) است. از تاریخ شکلگیری اولیۀ این بنا مدرک مستندی در دست نیست، اما طبق شواهد موجود بعد از فوت ارغون خان (نوۀ هولاکوخان مغول)، تعمیرات و تجدید بنا بهدست جمالالدین زنجانی وزیر بایدو خان (694 هجری) انجام گرفت.
در اوایل انقلاب اسلامی، مشکلی برای این مجموعه پیش آمد؛ بدین صورت که آرامستان را به دو قسمت تقسیم کرده و از میان آن جادۀ ترانزیت عبور داده بودند. این مشکل با پیگیری اعضای انجمن آن زمان حل شد و به همت خسرو ناقی، اولین نمایندۀ کلیمیان در مجلس شورای اسلامی، مرزهای این مجموعه دیوارکشی شد. بعد در ۱۳۶۸، با همکاری دکتر منوچهر نیکروز (نمایندۀ دورۀ سوم مجلس شورای ملی)، انجمن کلیمیان و دیگر خیراندیشان جامعۀ کلیمی، تعمیرات اساسی در بخشهای سالن کنیسه و اتاقهای سکونت زائران انجام گرفت و غسالخانه نیز نوسازی شد. در حال حاضر، این زیارتگاه بههمت سازمان میراث فرهنگی، بهعنوان اثر تاریخی به ثبت رسیده و در طی سالهای متمادی، انجمن کلیمیان اصفهان متولی حفظ و نگهداری این قدمگاه بوده است. تجدید بنای دیوارهای مرزی، آوردن گاز شهری به مجموعه و بازسازی غسالخانه به شیوۀ کهن خود نیز از اقدامات صورتگرفته در سال ۱۳۹۷ است.
طبق یک سنت دیرینه، در هفتۀ آخر سلیحوت، بهویژه در آغاز سال نو عبری (ایام روش هشانا)، مشتاقان و زوار یهودی برای بهجا آوردن شبهای سلیحوت (مناجاتی عارفانه به مدت چهل شب تا روز) و مراسم روش هشانا، از اصفهان و دیگر شهرها به ده پیربکران روی میآورند تا نذر خود را به سَرَح بت آشر یا ماما سارا ادا کنند.
در گذشتۀ نهچندان دور، جمعیت زائران بهقدری زیاد بود که صحن باغ و اتاقهای اطراف آن مملو از جمعیت میشد. بیشتر اوقات حتی در محوطه جایی برای سکنا گزیدن خانوادههای تازهوارد پیدا نمیشد.